مقدمهای من باب تجربههای شما در بازار:
این داستان توسط یکی از کاربران سایت به عنوان یک «تجربه واقعی» به ثبت رسیده است. تلاش بخش «تجربههای شما در بازار» محلی برای ثبت نوشتههای تمام افرادی است که قصد به ثبت رساندن تجربههایی دارند که شاید برای دیگران به نحوی مثمر ثمر واقع شود.
داستان این تجربه
درود بر شما سجاد هستم.تجربه ی سه سال گذشتم رو باهاتون به اشتراک می گذارم. داخل پلت فرم ایکس (توییتر سابق) برای کاربری من یه مدت بحث های در مورد ار تی ام رو بیشتر نمایش می داد .کنجکاو شدم شروع کردم هر چی از وب در مورد ار تی ام گیر میاوردم مطالعه میکردم تا اینکه با اقایی به نام ایف، صاحب این سبک اشنا شدم.بعد از نگاهی سطحی به ویدیوها و ژورنال های ایشون و همچنین دنبال کردن افراد در هر پلتفرمی از نوع سوشال که از ار تی ام می گفتن.تمرکز روی یک مبحث و یک فرد نداشتم سطحی مسائل را بررسی میکردم نفر بعد موضوع بعد. با این دیدگاه که؛ شنا کردن فقط با تئوری خوندن یاد گرفته نمیشه شروع به وارد کردن مبالغ کم به بازار فارکس کردم ولی من هیچ درکی از مدیریت سرمایه و اهمیت ژورنال کردن معاملات نداشتم.کل سرمایه ام سیصد میلیون بود که تمام شد بدون جمع کردن ذره ای از دیتای سیصد میلیونی!. برای ادامه ی یادگیری مجبور به پیدا کردن شغلی شدم.این چند سال تجربه باعث یکسری باورها در من شده.
1.فقر احمق میکند:
دیدگاهم رو از کتابی از همین نام میاد.دیدگاه من این است وقتی مغز شما داره با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند توانی برای گرفتن تصمیمات درست ندارد.
2.داشتن منتور شخصی کاربلد:
داشتن یک منتور شخصی کاربلد واقعا میتونه مسیر رو کوتاه تر کنه.
3. راه تریدر شدن واقعی:
با اینکه هنوز تریدر نشدم تا همه راه های تریدر شدن رو بلد باشم ولی راه تریدر نشدن رو بلدم، نداشتن ژورنال روزانه چه از معاملات چه از احوالات. همچنین معتقدم برای متخصص شدن در یک زمینه نیاز به پنج سال تجربه ی درگیر بودن در آن زمینه رو داره. پس همچنان دارم از تجربیات گذشته یاد میگیرم.
به امید معامله گر بازارهای مالی شدن.
تجربه نویس: سجاد اسدی