آبان ۲۶, ۱۴۰۳

اولین روز معاملاتی، ثبت شد!

فهرست مطالب

در حالی شروع به ثبت روز معاملاتی خود می‌کنم که بدترین روز معاملاتی حساب جدیدم را پشت سر گذاشته‌ام، با زیانی معادل ۱ درصد از کل حساب. اگرچه از نظر عددی ممکن است این مقدار به‌عنوان «بدترین روز معاملاتی» به نظر نرسد، اما از منظر فشار روانی، برای من در زمره سنگین‌ترین روزهای معاملاتی قرار داشت.

۱ درصد و بدترین روز؟

واقعیت این است که در روزهای معاملاتی، حساب شما نوساناتی به‌مراتب بیشتر از زیان ۱ درصدی امروز من را تجربه خواهد کرد؛ روزهایی که ۳ درصد سود یا ۳ درصد ضرر ثبت می‌کنید. اما زمانی عنوان «بدترین روز معاملاتی» به یک روز خاص تعلق می‌گیرد که در مواجهه با کیفیت این صعودها و سقوط‌ها، تصمیمی غیراصولی و خارج از برنامه را انتخاب کرده باشید. بر همین اساس، حتی اگر عملکرد ضعیف من به سود ۴ درصدی نیز منجر شود، همچنان شایسته عنوان «بدترین روز معاملاتی» خواهد بود.

اولین گام به‌سوی مدال

همه‌چیز از سودهای پی‌درپی حساب جدیدم آغاز شد. بله، روزهای متوالی سوددهی، نخستین قطعه دومینویی بود که در کنار عوامل دیگر، موجب شد امروز کیفیت عملکردم کاهش یابد. هفته گذشته را با حدود ۳ درصد سود و تنها در ۱.۵ روز معاملاتی به پایان رساندم. این موفقیت، اگرچه دلپذیر بود، اما به‌طور پنهانی در ذهنم فشاری روانی ایجاد کرد. نکته قابل‌توجه این است که اعتمادبه‌نفس ناشی از موفقیت‌های پیشین، هرچند واقعی، اما با رگه‌هایی از غرور همراه بود. این موضوع باعث شد طی دو روز گذشته، انتظار داشته باشم که هر معامله‌ام سودده باشد (حتی روز گذشته که زیانی منطقی و اصولی داشتم).

مثال: فرض کنید پس از چند روز سوددهی، احساس می‌کنید بازار همواره به نفع شما حرکت می‌کند و دچار غرور معاملاتی می‌شوید. دقیقاً از همین نقطه است که خطر آغاز می‌شود.

درباره معامله اصلی

امروز در جلسه معاملاتی نیویورک، معامله‌ای خرید روی جفت ارز GBP/USD (پوند/دلار) باز کردم. انتظار داشتم این معامله نسبت سود به زیان (ریوارد) ۴ داشته باشد، اما درنهایت با اختلاف ۱ پیپ به حد ضرر رسید. نکته قابل‌توجه این است که قیمت پس از رسیدن به حد ضرر من، تا ریوارد ۶ افزایش یافت! این حرکت بازار، احساس از دست دادن سود را در من برانگیخت. در عمق ذهن و احساساتم، این سود را متعلق به خود می‌دانستم، هرچند دیگر به من تعلق نداشت.

زمانی که استراتژی معاملاتی من بار دیگر سیگنال ورود صادر کرد، ناخودآگاه و خارج از برنامه مدیریت ریسک، میزان ریسک را سه برابر مقدار معمول افزایش دادم. با وجود اینکه حین معامله کمی پشیمان شدم و تصمیم گرفتم ریسک را به نصف کاهش دهم، تأثیر منفی آن تصمیم اشتباه همچنان باقی ماند. چند دقیقه پس از این شکست، با بهت و حیرت از کاری که انجام داده بودم، چارت را بستم و از پای مانیتور برخاستم.

نکته: تصور کنید که در یک معامله کاملاً مطابق با برنامه معاملاتی عمل کرده‌اید اما نتیجه منفی گرفته‌اید. چنین موقعیت‌هایی اغلب درس‌های ارزشمندی در زمینه مدیریت ریسک و تقویت صبر به همراه دارند.

تاثیر منحوس تنبلی و ورزش بر ترید فارکس

باور کنید یا نه، ورزش!

بله، امروز صبح پس از چند ماه تنبلی، طبق تصمیمی که از پیش گرفته بودم، ساعت ۵:۳۰ به نزدیک‌ترین پارک رفتم و پیاده‌روی و دویدن را آغاز کردم (۵ کیلومتر). پس از آن، با یک دوش آب سرد، احساس نظم و سرزندگی زیادی در خود یافتم. صبحانه‌ام نیز یک املت بی‌نظیر بود (جای شما خالی). با این حال، زمانی که پس از ماه‌ها تنبلی بدن خود را با ۵ کیلومتر دویدن خسته می‌کنید، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که هنگام نشستن پای چارت، خسته، بی‌تمرکز و خواب‌آلود باشید. همین موضوع باعث شد که از شرکت در جلسه معاملاتی لندن صرف‌نظر کنم (البته که حتی اگر در جلسه لندن حضور داشتم، دستاوردی نداشت زیرا بازار مطابق با استراتژی‌های من نبود). بااین‌حال، بخشی از خستگی، عدم تمرکز و حتی حس طلبکاری از بازار را به همان ورزش صبحگاهی نسبت می‌دهم.

امروز، با تمام این اتفاقات، همچنان به نظم معاملاتی یک‌ساله‌ام پایبند ماندم. معاملاتم را ثبت کردم و درس‌های امروز را مرور نمودم تا فردا با فشار روانی کمتری روبه‌رو شوم. و بله، تصمیم دارم ورزش صبحگاهی «منحوس» خود را ادامه دهم، هرچند به نظر می‌رسد که هنوز هم ورزش صبحگاهی با من سر ناسازگاری دارد.

 

 

ارادتمند شما، سامیار. ۵.شهریور.۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ثبت نام

فقط می توانید از حروف انگلیسی و اعداد استفاده کنید. نام کاربری باید با حروف شروع شود

تایید شمارهاجباری

کد تایید ارسال شده به موبایل خود را وارد کنید

ثبت نام
خروج از نسخه تلفن همراه